نیلیا خانووووووووم با لباسای جدیدش
خوابیدن گلم
بابا انقدر سرو صدا نکنید سر درد گرفتم میخوام بخوابم ...
نویسنده :
کیمیا
2:22
بدون عنوان
بدون عنوان
نیلیا جوووووون دیشب دیر خوابیده بود امروز انقدر تنبل شده بود که حتی حاضر نبود از توی رختخواب بلند شده وبه زور چشماشو باز می کرد ...
نویسنده :
کیمیا
0:03
بدون عنوان
رفتن نیلیا به طبیعت
نیلی جون پنجشنبه 7 اردیبهشت رفته بود دورود خونه ی دوتا خاله ی مهربونش واز اونجا با داییاش وعمه و عموی خوبش رفتن به صحرای زیبای اشتران کوه البته چون افتابش خیلی داغ بود نیلیا خانوووووم زیاد سر حال نبود و بیشتر خواب بود و نتونستیم ازش عکس بگیریم حیف شد عزیزم کاش یه کم خوش اخلاق تر بود چون واقعا زیبا بود یا در حال خواب بودی یا گریه عزیزم ...
نویسنده :
کیمیا
23:44