اولین تابستان و مسافرت نیلیا
١٤ تیر با هم رفتیم اراک خونه ی عزیز جون و نزدیک به یه بیست روزی اونجابودیم تو این مدت بهت خیلی خوش گذشت خانوم خانوووما با دخترداییت مهرسا جون و مهبد جون والبته پسر خاله های مهربونت اریا و اقا مبین کلی بازی کردی،تو این مدت که اونجا بودیم من هر وقت بیرون میرفتم تو رو میذاشتم پیش زن دایی مینا که خیلی دوست داشت و برات کلی چیزای خوشمزه درست می کرد تا بخوری و تپل بشی البته اینم نا گفته نمونه که عمه اکرم هم خیلی برات زحمت کشید ولی چون مهرسا تپلی اذیتتت میکردو چون بچه بود بعضی موقع ها باهات لج میکرد زیاد نمیتونستی پیش عمه بمونی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی