نشستن نیلیا جون
یه خبر خوب دارم،تقریبا یه هفته پیش نیلیا خانوم تونست بدون کمک کسی و به تنهایی بشینه ، ماجرا از اونجایی شروع شد که یه روز که رفته بودیم خونه ی عمه اکرم جونت همین طور که داشت باهات بازی میکرد و دستش که به عنوان یه تکیه گاه پشت کمرت گذاشته بود و اروم اروم برداشت و متوجه شد که خودت نشستی اما نمیتونستی درست وحسابی تعادل خودتو حفظ کنی ولی یواش یواش با بیشتر نشستن تونستی به راحتی بشینی خیلی خوشحال شدم و این صحنه یکی از بهترین لحظه های عمرم بود &n...
نویسنده :
کیمیا
14:10